فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت۱۱

ا/ت:جین من مسخره ی تو نیستم که هی همه چیو به مسخره بازی میگیری!این یه مشکله بزرگه!
جین:ا/ت ول کن من خوابم میاد!برو بخواب.
ا/ت:به توچه!اصلا خودم تنها میرم!واقعا که فکر کردم بهم کمک میکنی.
ا/ت درحال رفتن.
جین:نه وایسا باهم بریم.ا/ت!(رفت.)
ا/ت:نباید بهش درمورد این موضوع میگفتم.چون فقط مایه دردسره.
جین رفت دنبال ا/ت.
جین:ا/ت وایسا.
ا/ت:چیه؟
جین:من و تو باهم یه مشکل داریم پس باید باهم حلش کنیم.
ا/ت:باشه.
جین:بامن الان قهر کردی؟
ا/ت:نه... .
جین:چرا پس اروم جوابمو میدی‌؟
ا/ت:تو توهم زدی!
جین:ا/ت بس کن دیگه.
ا/ت:من شروع نکردم که بخوابم جمعش کنم.
جین:راستی من شروع کردم خوبه...پس ببخشید باشه تمومش کن.
ا/ت:باشه ولی دفعه ی اخرت باشه پشت منو خالی میکنی!
جین:باشه.
درحال حرف زدن بودن که به بالای کوه رسیدن‌.
ا/ت:رسیدم.
جین:اره...بیا بپریم با شمارش من۱..۲..۳.
ا/ت:من چشامو بستم.
جین:منم.میشه بگی کی میرسیم.
ا/ت:۱۰ دقیقه دیگه.
ا/ت و جین بعد از ۱۰ دقیقه رسیدن.
ا/ت:درختا!
جین:درختا کوشن؟
ا/ت:همین...همین جا بودن!

لای*ک❤️👉یعنی سر درختا چی اومده؟
دیدگاه ها (۰)

فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت۱۲

فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت۱۳

فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت ۱۰

فیک دختری که دوست داشت پرواز کند پارت۹

love Between the Tides²⁰چند روز بعدا/ت با خودم فکر میکردم که...

پارت ۳۳ فیک ازدواج مافیایی

love Between the Tides²⁶رفتم سوار ماشین شدم تهیونگ: دو ساعت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط